چند روز بعد از عملیات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ
و خودکار گرفته بود
دستش هر جا می رفت همراه خودش می برد...
از یکی پرسیدم: چشه این بچه....؟
گفت: آر پی جی زن بوده!!!
توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه
نمی شنوه.....!!!!!
باید براش بنویسی تا بفهمه!
......................
......................... .
گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود....
چشم و گوشمان که باز نشد هیچ ؛ .....
بماند......!
برچسبها: آر پی جی زن, ناشنوا, رزمنده ناشنوا, آر پی جی زن ناشنوا, پشم و گوش, , , , , , ,